کد مطلب:229 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:343

غسل و اقسام آن
غسل; به معنای شستشوی تمام بدن به قصد تقرّب به خداوند متعال است كه با كیفیت و در شرایط خاصی انجام می شود. غسل یا واجب و یا مستحب است، و هر یك از آنها را می توان به صورت ترتیبی یا ارتماسی انجام داد.





غسل ترتیبی



(مسأله 370) در غسل ترتیبی باید به نیّت غسل، اوّل سر و گردن، بعد طرف راست و بعد طرف چپ بدن را بشوید; و اگر عمداً یا از روی فراموشی یا به واسطه ندانستن



[63]

مسأله، به این ترتیب عمل نكند، غسل او باطل است.



(مسأله 371) در غسل ترتیبی باید نصف راست ناف و نصف راست عورت را با طرف راست بدن و نصف دیگر را با طرف چپ بشوید، بلكه بهتر است تمام ناف و عورت با هر دو طرف شسته شود.



(مسأله 372) برای آن كه یقین كند هر سه قسمت، یعنی سر و گردن، طرف راست و طرف چپ را كاملاً غسل داده، باید هر قسمتی را كه می شوید، مقداری از قسمت های دیگر را نیز با آن قسمت بشوید. بلكه، احتیاط مستحب آن است كه بعد از شستشوی سر و گردن دوباره تمام طرف راست گردن را با طرف راست بدن و تمام طرف چپ گردن را با طرف چپ بدن بشوید.



(مسأله 373) اگر بعد از غسل بفهمد مقداری از بدن را نشسته، چنانچه آن مقدار از طرف چپ باشد، شستن همان مقدار كافی است. و اگر از طرف راست باشد، باید بعد از شستن آن مقدار دوباره طرف چپ را بشوید. و اگر از سر و گردن باشد، باید بعد از شستن آن مقدار دوباره طرف راست و بعد طرف چپ را بشوید.



(مسأله 374) اگر بعد از غسل بفهمد جایی از بدن را نشسته، و نداند كجای بدن است، چنانچه اطراف احتمالی عضو مانده و یا تمام آن عضو را با اعضای بعدی بشوید كافی است. و چنانچه مقداری كه شسته نشده از طرف چپ بدن باشد، شستن مقدار احتمالی و یا تمام طرف چپ به نیّت غسل كافی است.



(مسأله 375) اگر پیش از تمام شدن غسل، در شستن مقداری از طرف چپ شك كند، شستن همان مقدار كافی است. ولی، اگر بعد از آغاز به شستن طرف چپ، در شستن طرف راست یا مقداری از آن شك كند یا بعد از اشتغال به شستن طرف راست، در شستن سر و گردن یا مقداری از آن شك نماید، نباید اعتنا كند.





غسل ارتماسی



(مسأله 376) اگر به نیّت غسل ارتماسی به تدریج در آب فرو رود تا تمام بدن زیر آب قرار گیرد، غسل او صحیح است ولی احتیاط آن است كه یك دفعه زیر آب رود.



(مسأله 377) اگر همه بدن زیر آب باشد و بعد به نیّت غسل بدن را حركت دهد،



[64]

صدق غسل ارتماسی خالی از اشكال نیست و همچنین است اگر معظم اعضای بدن زیر آب باشد ـ مثلاً تمام بدن غیر از سر داخل آب باشد ـ و سپس به نیّت غسل بقیه بدن را زیر آب فرو ببرد ولی اگر معظم اعضای بدن خارج از آب باشد و سپس به نیّت غسل ارتماسی بقیه بدن را نیز زیر آب فرو ببرد غسل او صحیح است.



(مسأله 378) اگر بعد از غسل ارتماسی بفهمد آب به مقداری از بدن نرسیده، چه جای آن را بداند و چه نداند، باید دوباره غسل كند.



(مسأله 379) اگر برای غسل ترتیبی وقت نداشته ولی برای غسل ارتماسی وقت داشته باشد، باید غسل ارتماسی كند.



(مسأله 380) كسی كه روزه واجب گرفته ـ در صورتی كه روزه او مانند روزه ماه رمضان واجب معین باشد ـ یا برای حجّ یا عمره احرام بسته، نمی تواند غسل ارتماسی كند. ولی، اگر از روی فراموشی غسل ارتماسی كند، غسل او صحیح است.





احكام غسل



(مسأله 381) برای انجام غسل ارتماسی باید تمام بدن پاك باشد، ولی در صورتی كه غسل ارتماسی را در آب جاری انجام دهد و تطهیر موضع با یك بار شستن حاصل شود، یك مرتبه شستن برای تطهیر بدن و غسل كافی است. اما، در غسل ترتیبی پاك بودن تمام بدن لازم نیست، و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتی را پیش از غسل دادن آن قسمت آب بكشد كافی است.



(مسأله 382) اگر در غسل اندكی از بدن نَشُسته باقی بماند، غسل باطل است. ولی، شستن جاهایی از بدن، مانند داخل گوش و بینی، كه دیده نمی شوند یا دیده می شوند ولی جزء باطن محسوب می شوند، واجب نیست.



(مسأله 383) بنابر احتیاط واجب باید جایی از بدن را كه شك دارد از ظاهر بدن است یا از باطن آن، بشوید.



(مسأله 384) اگر سوارخ جای گوشواره و مانند آن به قدری گشاد باشد كه داخل آن دیده شود، باید آن را شست و اگر دیده نشود و از ظاهر حساب نشود شستن لازم نیست.



(مسأله 385) چیزی را كه مانع از رسیدن آب به بدن است، باید برطرف كند. و اگر



[65]

پیش از آن كه یقین كند مانع برطرف شده غسل نماید، غسل او باطل است.



(مسأله 386) اگر هنگام غسل شك كند چیزی كه مانع از رسیدن آب باشد در بدن او هست یا نه، چنانچه شك او منشأ عقلایی داشته باشد، باید بررسی كند تا مطمئن شود كه مانعی نیست.



(مسأله 387) در غسل باید موهای كوتاهی را كه جزء بدن حساب می شوند، بشوید. و بنابر احتیاط شستن موهای بلند نیز لازم می باشد.



(مسأله 388) تمام شرط هایی كه برای صحیح بودن وضو گفته شد (مثل پاك بودن آب و غصبی نبودن آن) در صحیح بودن غسل نیز شرط می باشند. ولی، در غسل لازم نیست بدن را از بالا به پایین بشوید، و نیز در غسلِ ترتیبی، لازم نیست بعد از شستن هر قسمت فوراً قسمت دیگر را بشوید، بلكه اگر بعد از شستن سر و گردن مقداری صبر كند و بعد طرف راست را بشوید و بعد از مدتی طرف چپ را بشوید اشكال ندارد. ولی، كسی كه نمی تواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع و باد خودداری كند، اگر به اندازه ای كه غسل كند و نماز بخواند ادرار و مدفوع و باد از او بیرون نیاید، چنانچه وقت تنگ باشد، باید هر قسمت را فوراً بعد از قسمت دیگر غسل دهد و بعد از غسل نیز فوراً نماز بخواند. حكم زن مستحاضه نیز كه بعداً گفته می شود به همین ترتیب است.



(مسأله 389) كسی كه قصد دارد پول حمامی را ندهد، اگر رضایت حمامی محرز باشد غسل او صحیح است و تفاوت نمی كند كه قصد او این باشد كه اصلاً پول را ندهد یا با تأخیر بدهد; و اگر بداند حمامی راضی نیست یا در رضایت او شك داشته باشد، غسل او باطل است.



(مسأله 390) اگر حمامی راضی باشد كه پول حمام نسیه بماند ولی كسی كه غسل می كند قصد داشته باشد كه طلب او را ندهد یا از مال حرام بدهد، ظاهر این است كه غسل او باطل است.



(مسأله 391) اگر بخواهد پول حرام به حمامی بدهد، غسل او باطل است. و اگر بخواهد پولی كه خمس آن را نداده به او بدهد، ظاهر این است كه غسل صحیح است و فقط ذمّه دهنده مشغول به مستحقین خمس است.



(مسأله 392) اگر مخرج مدفوع را در آب خزینه تطهیر كند و پیش از غسل شك كند



[66]

كه چون در خزینه تطهیر كرده حمامی راضی به غسل كردن او هست یا نه، غسل او باطل است مگر این كه پیش از غسل حمامی را راضی كند.



(مسأله 393) اگر شك كند كه غسل كرده یا نه، باید غسل كند. ولی، اگر بعد از غسل شك كند كه غسل او صحیح بوده یا نه، لازم نیست دوباره غسل نماید.



(مسأله 394) اگر در بین غسل حدث اصغر (یعنی كاری كه وضو را باطل می كند) از او سر زند، احتیاطاً باید غسل را از سر بگیرد و پس از آن برای نماز وضو نیز بگیرد.



(مسأله 395) اگر به گمان این كه به اندازه غسل و نماز وقت دارد برای نماز غسل كند و بعد از غسل بفهمد كه به اندازه غسل وقت نداشته، غسل او صحیح است.



(مسأله 396) كسی كه باید برای انجام نماز غسل كند ـ مانند جنب ـ اگر شك كند غسل كرده یا نه، نمازهایی كه خوانده صحیح اند ولی برای نمازهای بعدی باید غسل كند.



(مسأله 397) كسی كه چند غسل بر او واجب است یا می خواهد هم غسل واجب و هم غسل مستحب بجا آورد، می تواند به نیّت همه آنها یك غسل بجا آورد یا آنها را جداگانه انجام دهد.



(مسأله 398) اگر غسل مسّ میّت یا غسل دیگری بر كسی واجب بوده و انجام نداده باشد، در صورتی كه پس از آن جنب شده و غسل جنابت كرده باشد، غسل جنابت او كفایت از سایر غسل ها می كند، هر چند به آنها توجه نداشته باشد.



(مسأله 399) اگر بر بدن كسی كه جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل كند، باید آب را به گونه ای به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد. و اسامی مبارك پیامبران و امامان و حضرت زهرا(علیهم السلام) به احتیاط واجب حكم اسم خدا را دارند.





غسل های واجب



غسلهای واجب هفت موردند:



اوّل: غسل جنابت، دوم: غسل حیض، سوم: غسل نفاس، چهارم: غسل استحاضه، پنجم: غسل مسّ میّت، ششم: غسل میّت، هفتم: غسلی كه به واسطه نذر و قسم و مانند آنها واجب می شود.



[67]



جنابت



(مسأله 400) با دو چیز انسان جُنُب می شود:



اوّل: جماع. دوم: بیرون آمدن منی، در خواب باشد یا بیداری، كم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بدون شهوت، با اختیار باشد یا بدون اختیار.



(مسأله 401) اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا ادرار یا غیر آنها، چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده و بعد از بیرون آمدن آن، بدن سست شده باشد، آن رطوبت حكم منی را دارد. و اگر هیچ یك از این سه نشانه یا بعضی از آنها را نداشته باشد، حكم منی را ندارد. ولی، در زن و مریض لازم نیست آن آب با جستن بیرون آمده باشد و یا بدن او سست شود، بلكه اگر با شهوت بیرون آمده باشد، در حكم منی است.



(مسأله 402) اگر از مردی كه مریض نیست آبی با یكی از سه نشانه ای كه در مسأله پیش گفته شد بیرون آید و نداند نشانه های دیگر را نیز داشته یا نه، چنانچه پیش از بیرون آمدن آن آب وضو نداشته، باید وضو بگیرد و اگر وضو داشته، چیزی بر او نیست ولی این در صورتی است كه احتمال غیر منی و ادرار را نیز بدهد و اگر مفروض این باشد كه دو احتمال بیشتر نیست، در صورتی كه وضو داشته باشد، احتیاط واجب آن است كه هم غسل و هم وضو بجا آورد. و اگر وضو نداشته باشد، تنها وضو كافی است.



(مسأله 403) اگر زن یقین كند آبی كه از او بیرون آمده منی است، باید غسل كند، و چنانچه در منی بودن آن شك داشته باشد، اگر با شهوت بیرون آمده باشد ـ هر چند با جهش و سست شدن بدن همراه نبوده باشد ـ باید احتیاط كرده غسل كند و برای نماز نیز وضو بگیرد.



(مسأله 404) خروج منی مرد از زن موجب غسل نمی شود و اگر قبل از غسل یا بعد از آن رطوبتی از او خارج شود، در صورتی كه بداند منی است نجس است و اگر مشكوك باشد، محكوم به طهارت است.



(مسأله 405) مستحب است انسان بعد از بیرون آمدن منی ادرار كند و اگر ادرار نكند و بعد از غسل رطوبتی از او بیرون آید كه نداند منی است یا رطوبت دیگر، حكم منی را دارد.



[68]

(مسأله 406) اگر انسان جماع كند و به اندازه ختنه گاه یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قُبُل (جلو) باشد یا در دُبُر (عقب)، بالغ باشند یا نابالغ، اگرچه منی نیز بیرون نیاید، هر دو جنب می شوند.



(مسأله 407) اگر شك كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده یا نه، غسل بر او واجب نیست.



(مسأله 408) اگر نَعُوذُ بِالله حیوانی را وطی كند (یعنی با او نزدیكی نماید) و منی از او بیرون آید، تنها غسل كافی است. و اگر منی بیرون نیاید، چنانچه پیش از وطی وضو داشته، باز هم تنها غسل كافی است. و اگر وضو نداشته، احتیاط واجب آن است كه غسل كند و وضو نیز بگیرد.



(مسأله 409) اگر منی از جای خود حركت كند و بیرون نیاید، یا انسان شك كند كه منی از او بیرون آمده یا نه، غسل بر او واجب نیست.



(مسأله 410) كسی كه نمی تواند غسل كند ولی تیمّم برایش ممكن است، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز بدون جهت با همسر خود نزدیكی كند، اشكال دارد. ولی، اگر برای لذت بردن یا ترس از برای خودش باشد، اشكال ندارد.



(مسأله 411) اگر در لباس خود منی ببیند و بداند كه از خود او است و برای آن غسل نكرده، باید غسل كند و نمازهایی را كه یقین دارد بعد از بیرون آمدن منی خوانده قضا كند، ولی نمازهایی را كه احتمال می دهد بعد از بیرون آمدن آن منی خوانده است، لازم نیست قضا نماید.





چیزهایی كه بر جُنب حرام است



(مسأله 412) پنج چیز بر جنب حرام است:



اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسامی مباركه پیامبران و امامان(علیهم السلام) و اسم حضرت زهرا(علیها السلام) نیز به احتیاط واجب، حكم اسم امامان(علیهم السلام) را دارد. دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبی(صلی الله علیه وآله)، اگرچه از یك در داخل و بدون توقف از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یك در داخل و از در دیگر بدون توقف خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود و بدون توقف برگردد،



[69]

مانعی ندارد، و احتیاط واجب آن است كه در حرم امامان(علیهم السلام) نیز توقف نكند. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن سوره ای كه سجده واجب دارد و آنها چهار سوره اند: 1 ـ سوره «سجده» یعنی سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل)، 2 ـ سوره «فصّلت» یعنی سوره چهل و یكم قرآن (حم سجده)، 3 ـ سوره «نجم» یعنی سوره پنجاه و سوم قرآن (و النجم)، 4 ـ سوره «علق» یعنی سوره نود و ششم قرآن (اقرء). و خواندن یك حرف از این چهار سوره نیز حرام است.





چیزهایی كه بر جُنب مكروه است



(مسأله 413) نُه چیز بر جنب مكروه است:



اوّل و دوم: خوردن و آشامیدن، ولی اگر وضو بگیرد مكروه نیست. سوم: خواندن بیشتر از هفت آیه از سوره هایی كه سجده واجب ندارند. چهارم: رساندن جایی از بدن به جلد و حاشیه و بین خطهای قرآن. پنجم: همراه داشتن قرآن. ششم: خوابیدن، ولی اگر وضو بگیرد یا به واسطه نداشتن آب، به جای غسل تیمّم كند، مكروه نیست. هفتم: خضاب كردن به حنا و مانند آن. هشتم: مالیدن روغن به بدن. نهم: جماع كردن بعد از آن كه محتلم شده، یعنی در خواب منی از او بیرون آمده است.





غسل جنابت



(مسأله 414) غسل جنابت به خودی خود مستحب است امّا، برای خواندن نماز واجب و مانند آن واجب می شود. ولی، برای نماز میّت و سجده شكر و سجده های واجب قرآن، غسل جنابت لازم نیست و برای نمازهای مستحبّی شرط صحت است.



(مسأله 415) لازم نیست در وقت غسل نیّت كند كه غسل واجب یا مستحب می كند و اگر فقط به قصد قربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند غسل كند، كافی است.



(مسأله 416) اگر یقین كند وقت نماز شده و نیّت غسل واجب كند امّا بعد معلوم شود كه پیش از وقت، غسل كرده، غسل او صحیح است.



(مسأله 417) عرق جنب از حرام نجس نیست، و كسی كه از حرام جنب شده اگر با آب گرم هم غسل كند صحیح است.



[70]

(مسأله 418) كسی كه غسل جنابت كرده، نباید برای نماز وضو بگیرد. ولی، با غسل های دیگر نمی توان نماز خواند بلكه باید به قصد احتیاط وضو نیز گرفت.



حیض



حیض خونی است كه غالباً در هر ماه چند روزی از رحم زنها خارج می شود و زن را در هنگام دیدن خون حیض، حائض می گویند.



(مسأله 419) خون حیض در بیشتر اوقات غلیظ و گرم و رنگ آن سرخ یا سرخ مایل به سیاهی است و با فشار و كمی سوزش بیرون می آید.



(مسأله 420) زنهایی كه قرشیه(1) نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند. (یعنی دیگر خون حیض نمی بینند) و زنهای قرشیه كه سنّ آنها بین پنجاه و شصت سال است، احتیاطاً باید بین تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كنند.



(مسأله 421) زنی كه شك دارد یائسه شده یا نه، اگر خونی ببیند و نداند حیض است یا نه، باید بنا بگذارد كه یائسه نشده است.



(مسأله 422) خونی كه دختر پیش از تمام شدن نُه سال و زن بعد از یائسه شدن می بینند، خون حیض نیست.



(مسأله 423) دختری كه نمی داند نُه سالش تمام شده یا نه، اگر خونی ببیند كه نشانه های حیض را نداشته باشد، حیض نیست و اگر نشانه های حیض را داشته باشد و اطمینان به حیض بودن آن پیدا كند،حیض است و معلوم می شود نُه سال او تمام شده است.



(مسأله 424) زن حامله و زنی كه بچّه شیر می دهد، ممكن است حیض ببینند.



(مسأله 425) مدّت حیض كمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نمی شود. و اگر مختصری هم از سه روز كمتر باشد، حیض نیست.



(مسأله 426) باید سه روز اوّل حیض پشت سر هم باشد، امّا اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یك روز پاك شود و دوباره یك روز خون ببیند، احتیاطاً باید بین تروك حیض و افعال مستحاضه جمع كند.



(مسأله 427) لازم نیست در تمام سه روز خون بیرون بیاید بلكه، اگر در مجرای فرج



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ زن قرشیه زنی است كه نسبت او از طرف پدر به نضر بن مالك، كه یكی از اجداد پیامبر اكرم(ص) است، می رسد; بنابراین زنانی كه نسبت آنان به پیامبر(ص) می رسد قرشیه و سیده هستند.



[71]

خون باشد كافی است و چنانچه در بین سه روز مختصری پاك شود و مدّت پاك شدن به قدری كم باشد كه بگویند در تمام سه روز در فرج خون بوده، باز هم حیض است.



(مسأله 428) لازم نیست شب اوّل و شب چهارم را خون ببیند ولی باید در شب دوم و سوم خون قطع نشود; پس اگر از اذان صبح روز اوّل تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بیاید و در شب دوم و سوم هم خون اصلاً قطع نشود، حیض است، و همچنین اگر خون در اواسط روز اوّل شروع شود و در همان هنگام از روز چهارم قطع شود حیض می باشد.

(مسأله 429) اگر سه روز پشت سرهم خون ببیند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببیند و مجموع روزهایی كه خون دیده و در وسط پاك بوده از ده روز بیشتر نشود، در روزهایی كه پاك بوده احتیاطاً باید بین تروك حیض و اعمال استحاضه جمع كند. و روزهایی را كه خون دیده حیض قرار دهد.



(مسأله 430) اگر خونی ببیند كه از سه روز بیشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دُمَل است یا خون حیض، چنانچه نداند دمل در طرف چپ است یا طرف راست، در صورتی كه ممكن باشد مقداری پنبه داخل كند و بیرون آورد، پس اگر خون از طرف چپ بیرون آید خون حیض است و اگر از طرف راست بیرون آید خون دمل است و اگر ممكن نباشد كه وارسی كند، در صورتی كه بداند خون سابق حیض بوده حیض قرار دهد و اگر دمل بوده خون دمل قرار دهد و اگر نداند خون حیض بوده یا دمل، باید همه چیزهایی را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادت هایی را كه زن غیر حائض انجام می دهد بجا آورد.



(مسأله 431) اگر خونی ببیند كه از سه روز بیشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حیض است یا زخم، اگر قبلاً حیض بوده حیض و اگر پاك بوده پاك قرار دهد. و چنانچه نداند پاك بوده یا حیض، همه چیزهایی را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادت هایی را كه زن غیر حائض انجام می دهد بجا آورد.



(مسأله 432) اگر خونی ببیند و شك كند كه خون حیض است یا نفاس، چنانچه شرایط حیض را داشته باشد، باید حیض قرار دهد.



(مسأله 433) زنی كه با استعمال دارو از عادت ماهانه خود جلوگیری كرده است، چنانچه در ایام عادت یا غیر آن خونی ببیند و شك كند كه حیض است یا نه، در صورتی



[72]

كه صفات حیض را دارا نبوده و از سه روز كمتر باشد حیض نیست.



(مسأله 434) اگر خونی ببیند و نداند خون حیض است یا بكارت، باید خود را وارسی كند، یعنی مقداری پنبه داخل فرج نماید و كمی صبر كند و بعد بیرون آورد; پس اگر اطراف آن آلوده باشد خون بكارت است و اگر خون به همه آن رسیده باشد، حیض می باشد.



(مسأله 435) اگر كمتر از سه روز خون ببیند و پاك شود و سپس سه روز دیگر یا بیشتر خون ببیند، خون دوم حیض است و حیض نبودن خون اوّل اگر در روزهای عادتش باشد محل اشكال است و احتیاط، جمع بین تروك حائض و اعمال مستحاضه در زمان خون اوّل و پاكی بعد از آن است.





احكام حائض



(مسأله 436) چند چیز بر حائض حرام است:



اوّل: عبادت هایی كه، مانند نماز، باید با وضو، غسل یا تیمّم بجا آورده شوند. ولی، بجا آوردن عبادت هایی كه وضو، غسل و تیمّم برای آنها لازم نیست ـ مانند نماز میّت ـ مانعی ندارد. دوم: تمام چیزهایی كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد. سوم: وطی در قُبُل (جلو) كه هم برای مرد و هم برای زن حرام است، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، بلكه احتیاط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را نیز داخل نكند. و احتیاط، ترك وطی در دُبُر (عقب) زن حائض است.



(مسأله 437) جماع كردن در روزهایی هم كه حیض زن قطعی نیست ولی شرعاً باید آن را حیض قرار دهد حرام است، پس شوهر زنی كه بیشتر از ده روز خون می بیند و باید به دستوری كه بعداً گفته می شود روزهای عادت خود را طبق روزهای عادت خویشان خود حیض قرار دهد، نمی تواند در آن روزها با او نزدیكی نماید. همین طور است در روزهایی كه زن باید بین تروك حائض و اعمال زنان مستحاضه جمع كند.



(مسأله 438)اگر شماره روزهای حیض زن به سه قسمت تقسیم شود و مرد در قسمت اوّل آن از روی علم و عمد با زن خود در قُبُل (جلو) جماع كند، بنابر احتیاط واجب باید هجده نخود طلا كفاره به فقیر بدهد. و اگر در قسمت دوم جماع كند، نُه نخود



[73]

و اگر در قسمت سوم جماع كند، باید چهار نخود و نیم بدهد; مثلاً زنی كه شش روز خون حیض می بیند، اگر شوهرش در شب یا روز اوّل و دوم با او جماع كند، باید هیجده نخود طلا بدهد و در شب یا روز سوم و چهارم نُه نخود و در شب یا روز پنجم و ششم باید چهار نخود و نیم بدهد.



(مسأله 439) برای وطی در دُبُر (عقب) زن حائض احتیاطاً باید كفاره داد.



(مسأله 440) لازم نیست طلای كفاره را از طلای سكّه دار بدهد و اگر بخواهد قیمت آن را بدهد، بنابر اقوی قیمت بی سكّه نیز كفایت می كند.



(مسأله 441) اگر قیمت طلا در وقتی كه جماع كرده با وقتی كه می خواهد به فقیر بدهد فرق كرده باشد، باید قیمت وقتی را كه می خواهد به فقیر بدهد حساب كند.



(مسأله 442) اگر كسی هم در قسمت اوّل و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم دوران حیض با زن خود جماع كند، باید هر سه كفاره را كه روی هم سی و یك نخود و نیم می شود بدهد.



(مسأله 443) اگر انسان بعد از آن كه در حال حیض جماع كرده و كفاره آن را داده دوباره جماع كند، باز هم باید كفاره بدهد.



(مسأله 444) اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند و در بین آنها كفاره ندهد، احتیاط واجب آن است كه برای هر جماع یك كفاره بدهد.



(مسأله 445) اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، باید فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود، بنابر احتیاط واجب باید كفاره بدهد.



(مسأله 446) اگر مرد با زن حائض زنا كند یا با زن حائض نامحرمی، به گمان این كه همسر خود اوست جماع نماید، احتیاط واجب آن است كه كفاره بدهد.



(مسأله 447) كسی كه نمی تواند كفاره بدهد، بهتر آن است كه صدقه ای به فقیر بدهد و اگر نمی تواند صدقه بدهد، بنابر احتیاط واجب باید استغفار كند و هر وقت توانست باید كفاره بدهد.



(مسأله 448) طلاق دادن زن در حال حیض همان گونه كه در كتاب طلاق گفته می شود باطل است.



(مسأله 449) اگر زن بگوید: «حیض هستم» یا «از حیض پاك شده ام»، باید حرف او



[74]

را قبول كرد.



(مسأله 450) اگر زن در بین نماز یا روزه حائض شود، نماز یا روزه او باطل است.



(مسأله 451) اگر زن در بین نماز شك كند كه حائض شده یا نه، نماز او صحیح است و لی، اگر بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز حائض شده، نمازی كه خوانده باطل است.



(مسأله 452) بعد از آن كه زن از خون حیض پاك شد، واجب است برای نماز وعبادت های دیگری كه باید با وضو، غسل یا تیمّم بجا آورده شوند، غسل كند ولی، برای نماز باید پیش از غسل یا بعد از آن وضو نیز بگیرد و اگر پیش از غسل وضو بگیرد بهتر است.



(مسأله 453) اگر حائض، جُنب باشد و هنگامی كه پاك می شود غسل جنابت را انجام دهد، لازم نیست برای حیض نیز جداگانه غسل نماید، هر چند خوب است در غسل خود هر دو را نیّت كند و این غسل كفایت از وضو می كند; پس برای انجام عباداتی مانند نماز كه طهارت در آنها شرط است، لازم نیست وضو بگیرد.



(مسأله 454) بعد از آن كه زن از خون حیض پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحیح است و شوهرش نیز می تواند با او جماع كند، ولی احتیاط مستحب آن است كه پیش از غسل از جماع با او خودداری نماید، اما اعمال دیگری مانند توقف در مسجد و لمس خط قرآن كه در وقت حیض بر او حرام بوده، تا غسل نكند بر او حلال نمی شوند.



(مسأله 455) اگر آب برای وضو و غسل كافی نباشد وبه اندازه ای باشد كه بتواند یا غسل كند و یا وضو بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید غسل كند و به عوض وضو تیمّم نماید. و اگر فقط برای وضو كافی باشد و به اندازه غسل نباشد، باید وضو بگیرد و به عوض غسل تیمّم نماید. و اگر برای هیچ یك از آنها آب نداشته باشد، باید دو تیمّم، یكی به عوض غسل و دیگری به عوض از وضو انجام دهد.



(مسأله 456) نمازهای واجب روزانه كه زن در حال حیض نمی خواند، قضا ندارند ولی، روزه های واجب را باید قضا نماید.



(مسأله 457) هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخیر بیندازد حائض می شود، باید فوراً نماز بخواند.



(مسأله 458) اگر زن نماز را تأخیر بیندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجباتِ یك



[75]

نماز بگذرد و حائض شود، قضای آن نماز بر او واجب است. ولی در تند خواندن و كُنْد خواندن و چیزهای دیگر، باید ملاحظه حال خود را بكند; مثلاً زنی كه مسافر نیست اگر در اوّل ظهر نماز نخواند، قضای آن در صورتی واجب می شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز به دستوری كه گفته شد از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و برای كسی كه مسافر است، گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافی است. و نیز باید ملاحظه تهیه شرایطی را كه دارا نیست بنماید; پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن یك نماز وقت بگذرد و حائض شود، قضا واجب است و گرنه واجب نیست.



(مسأله 459) اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و وضو و مقدمات دیگر نماز; مانند تهیه كردن لباس یا آب كشیدن آن و خواندن یك ركعت نماز یا بیشتر از یك ركعت وقت داشته باشد، باید نماز را بخواند و اگر نخواند باید قضای آن را بجا آورد.



(مسأله 460) اگر زن حائض به اندازه غسل و وضو وقت نداشته باشد ولی بتواند با تیمّم نماز را در وقت بخواند، احتیاط واجب آن است كه نماز را با تیمم بخواند، و همچنین اگر گذشته از تنگی وقت، تكلیفش نیز تیمّم باشد ـ مثل آن كه آب برای او ضرر داشته باشد ـ باید تیمّم كند و آن نماز را بخواند.



(مسأله 461) اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه برای نماز وقت دارد یا نه، باید نمازش را بخواند.



(مسأله 462) اگر به گمان این كه به اندازه تهیه مقدمات نماز و خواندن یك ركعت وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد كه وقت داشته، باید قضای آن نماز را بجا آورد.



(مسأله 463) مستحب است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاك نماید و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد، تیمّم نماید و در جای نماز خویش رو به قبله بنشیند و مشغول ذكر، دعا و صلوات شود.



(مسأله 464) خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جایی از بدن به حاشیه و بین خطهای قرآن و نیز خضاب كردن به حنا و مانند آن برای حائض مكروه است.





اقسام زن های حائض



[76]

(مسأله 465) زنهای حائض شش دسته اند:



اوّل: صاحب عادت وقتیّه و عددیّه; و او زنی است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و شماره روزهای حیض او نیز در هر دو ماه یك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سر هم از اوّل تا هفتم ماه خون ببیند. دوم: صاحب عادت وقتیّه; و او زنی است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین، خون حیض ببیند ولی، شماره روزهای حیض او در دو ماه به یك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببیند ولی ماه اوّل در روز هفتم و ماه دوم در روز هشتم از خون پاك شود. سوم: صاحب عادت عددیّه; و او زنی است كه شماره روزهای حیض او در دو ماه پشت سر هم به یك اندازه باشد ولی، وقت دیدن آن دو خون یكی نباشد، مثل آن كه ماه اوّل از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم ماه خون ببیند. چهارم: مُضطربه; و او زنی است كه چند ماه خون دیده ولی عادت معینی پیدا نكرده یا عادت او به هم خورده و عادت تازه ای پیدا نكرده است. پنجم: مبتدئه; و او زنی است كه برای اولین مرتبه حائض می شود. ششم: ناسیه; و او زنی است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام از این زنان احكامی دارند كه در مسائل آینده بیان می شود.



1 ـ صاحب عادت وقتیّه و عددیّه



(مسأله 466) زنهایی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارند سه دسته اند:



اوّل: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و در وقت معین نیز پاك شود; مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببیند و روز هفتم پاك شود كه عادت حیض این زن از اوّل تا هفتم ماه است.



دوم: زنی كه از خون پاك نمی شود ولی دو ماه پشت سـر هم چـند روز معین ـ مثلاً از اوّل تا هشتم ماه ـ خونی می ببیند كه نشانه های حیض را دارد (یعنی غلیظ و سیاه و گرم است و با فشار و سوزش بیرون می آید) و بقیّه خونهای او نشانه های استحاضه را دارد، كه عادت او از اوّل تا هشتم ماه است.



سوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و بعد از سه روز یا بیشتر خون دیدن، یك روز یا بیشتر پاك شود و دوباره خون ببیند، و مجموع روزهایی كه خون دیده و روزهایی كه در وسط پاك بوده از ده روز بیشتر نشود و در هر دو ماه مجموع



[77]

روزهایی كه خون دیده و در وسط پاك بوده، به یك اندازه باشد، كه در این صورت عادت او به اندازه مجموع روزهایی است كه خون دیده و در وسط پاك بوده و لازم نیست روزهایی كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به یك اندازه باشد; مثلاً اگر در ماه اوّل از روز اوّل تا سوم ماه خون ببیند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببیند ودر ماه دوم بعد از آن كه سه روز خون دید، سه روز یا كمتر یا بیشتر پاك شود و دوباره خون ببیند و در مجموع نه روز شود، عادت این زن نه روز می شود.



(مسأله 467) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد در وقت عادت یا دو سه روز جلوتر یا عقب تر خون ببیند، به گونه ای كه بگویند حیض را جلو یا عقب انداخته، اگرچه آن خون نشانه های حیض را نداشته باشد، باید به احكامی كه برای زن حائض گفته شد عمل كند و چنانچه بعد بفهمد حیض نبوده (مثل این كه پیش از سه روز پاك شود) باید عبادت هایی را كه بجا نیاورده قضا نماید.



(مسأله 468) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد در همه روزهای عادت و مقداری بعد و مقداری قبل از عادت خون ببیند، و مجموع آنها از ده روز بیشتر نشده باشد، در صورتی كه همه خونها اوصاف حیض را داشته باشند یا بیشتر از یك یا دو روز اضافه بر عادت نشده باشد، همه آنها خون حیض است، والاّ باید در روزهایی كه پیش و بعد از عادت خون دیده به احتیاط عمل كند و روزهای عادت خود را حیض قرار دهد. و اگر از ده روز بیشتر شود، فقط خونی كه در روزهای عادت دیده خون حیض است و خونی كه پیش و بعد از آن دیده، خون استحاضه می باشد، و باید عبادت هایی را كه در روزهای پیش و بعد از عادت بجا نیاورده قضا نماید. و اگر در همه روزهای عادت با چند روز پیش یا چند روز پس از آن خون ببیند و روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه آنها خون حیض هستند و اگر از ده روز بیشتر شود، فقط روزهای عادت او حیض بوده و خونی كه جلوتر یا پس از آن دیده، خون استحاضه می باشد، و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده، باید آنها را قضا نماید.



(مسأله 469) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد مقداری از روزهای عادت را با یك یا دو روز پیش از عادت خون ببیند یا همه با نشانه های حیض باشد و روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه حیض است و اگر از ده روز بیشتر شود، باید روزهایی كه در عادت خون دیده با چند روز پیش از آن را كه روی هم ده روز شود حیض، و روزهای قبل از آن



[78]

را استحاضه قرار دهد. و اگر مقداری از روزهای عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببیند و روی هم از ده روز بیشتر نشود، همه حیض است. و اگر بیشتر شود، باید روزهایی كه در عادت خون دیده با چند روز بعد از آن را كه روی هم ده روز شود حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.



(مسأله 470) اگر زنی كه دارای عادت است بعد از آن كه سه روز یا بیشتر خون دید پاك شود و دوباره خون ببیند و فاصله بین دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهایی كه خون دیده با روزهایی كه در وسط پاك بوده از ده روز بیشتر باشد; مثل آن كه پنج روز خون ببیند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببیند، چند صورت دارد:



الف ـ آن كه تمام خونی كه دفعه اوّل دیده یا مقداری از آن، در روزهای عادت باشد وخون دوم كه بعد از پاك شدن می ببیند، در روزهای عادت نباشد كه باید همه خون اوّل را حیض و خون دوم را استحاضه قرار دهد.



ب ـ آن كه خون اوّل در روزهای عادت نباشد و تمام خون دوم یا مقداری از آن در روزهای عادت باشد كه باید همه خون دوم را حیض وخون اوّل را استحاضه قرار دهد.



ج ـ آن كه مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد و خون اوّلی كه در روزهای عادت بوده از سه روز كمتر نباشد و با پاكی وسط و مقداری از خون دوم كه آن هم در روزهای عادت بوده از ده روز بیشتر نباشد كه در این صورت همه آنها حیض و مقداری از خون اوّل كه پیش از روزهای عادت بوده و مقداری از خون دوم كه بعد از روزهای عادت بوده استحاضه است; مثلاً اگر عادت او از سوم تا دهم ماه بوده، در صورتی كه از اوّل تا ششم ماه خون ببیند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم خون ببیند، از سوم تا دهم حیض است و از اوّل تا سوم و همچنین از دهم تا پانزدهم استحاضه می باشد.



د ـ آن كه مقداری از خون اوّل و دوم در روزهای عادت باشد ولی خون اوّلی كه در روزهای عادت بوده، از سه روز كمتر باشد كه باید در تمام مدّت دیدن دو خون و پاكیوسط، اعمالی را كه بر حائض حرام است و سابقاً گفته شد ترك كند و اعمال استحاضه را بجا آورد، یعنی به دستوری كه برای زن مستحاضه گفته خواهد شد، عبادتهای خود را انجام دهد.



(مسأله 471) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد در وقت عادت خون نبیند و در



[79]

غیر آن وقت به شماره روزهای حیض خود خون ببیند، باید همان را حیض قرار دهد، چه پیش از وقت عادت خون دیده باشد و چه بعد از آن.



(مسأله 472) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد در وقت عادت خود خون ببیند ولی شماره روزهای آن كمتر یا بیشتر از روزهای عادت او باشد و بعد از پاك شدن، دوباره به شماره روزهای عادتی كه داشته خون ببیند، باید در مدّت دیدن هر دو خون، اعمالی را كه بر حائض حرام است ترك كند و اعمال استحاضه را بجا آورد.



(مسأله 473) اگر زنی كه عادت وقتیّه و عددیّه دارد بیشتر از ده روز خون ببیند، خونی كه در روزهای عادت دیده، اگرچه نشانه های حیض را نداشته باشد حیض است و خونی كه بعد از روزهای عادت دیده، اگرچه نشانه های حیضرا داشته باشد استحاضه است، مثلاً اگر زنی كه عادت حیض او از اوّل تا هفتم ماه است از اوّل تا دوازدهم خون ببیند، هفت روز اوّل آن حیض و پنج روز بعد استحاضه می باشد.





2 ـ صاحب عادت وقتیّه



(مسأله 474) زنهایی كه عادت وقتیّه دارند سه دسته اند:



اوّل: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و بعد از چند روز پاك شود ولی، شماره روزهای آن در هر دو ماه یك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم روز اوّل ماه خون ببیند ولی ماه اوّل در روز هفتم و ماه دوم در روز هشتم از خـون پاك شود كه این زن باید روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حیض خود قرار دهد.



دوم: زنی كه از خون پاك نمی شود ولی، دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون او نشانه های حیض را دارد، یعنی غلیظ، سیاه و گرم است و با فشار و سوزش بیرون می آید و بقیه خونهای او نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهایی كه خون او نشانه حیض را دارد، در هر دو ماه یك اندازه نیست، مثلاً در ماه اوّل، از اوّل تا هفتم ماه و در ماه دوم از اوّل تا هشتم ماه خون او نشانه های حیض و در بقیّه آن نشانه استحاضه را داشته باشد كه این زن نیز باید روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حیض خود قرار دهد.



سوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم در وقت معین، سه روز یا بیشتر خون حیض ببیند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببیند و تمام روزهایی كه خون دیده با روزهایی كه در وسط



[80]

پاك بوده از ده روز بیشتر نشود ولی این مدّت در ماه دوم كمتر یا بیشتر از ماه اوّل باشد، مثلاً در ماه اوّل هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد و در هر دو ماه خون در اوّل ماه بیاید كه این زن نیز باید روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حیض خود قرار دهد.



(مسأله 475) اگر زنی كه عادت وقتیّه دارد در وقت عادت خود یا دو سه روز پیش یا بعد از عادت، خون ببیند به گونه ای كه بگویند حیض را جلو یا عقب انداخته، اگرچه آن خون نشانه های حیض را نداشته باشد، باید به احكامی كه برای زنهای حائض گفته شد رفتار نماید و اگر بعد بفهمد حیض نبوده، مثل آن كه پیش از سه روز پاك شود، باید عبادتهایی را كه بجا نیاورده قضا نماید.



(مسأله 476) اگر زنی كه عادت وقتیّه دارد بیشتر از ده روز خون ببیند و نتواند حیض را به واسطه نشانه های آن تشخیص دهد، باید شماره عادت خویشان پدری یا مادری خود را، زنده باشند یا مرده ـ در صورتی كه شماره روزهای حیض همه آنان یك اندازه باشد ـ عادت حیض خود قرار دهد، و اگر شماره روزهای حیض آنان یك اندازه نباشد، مثلاً عادت بعضی پنج روز و عادت بعضی دیگر هفت روز باشد، نمی تواند عادت آنان را عادت حیض خود قرار دهد مگر این كه كسانی كه عادتشان با دیگران فرق دارد به قدری كم باشند كه در مقابل آنان به حساب نیایند كه در این صورت باید عادت اكثریت آنان را عادت حیض خود قرار دهد.



(مسأله 477) زنی كه عادت وقتیّه دارد و شماره عادت خویشان خود را عادت حیض خود قرار می دهد، باید روزی را كه در هر ماه اوّل عادت او بوده، اوّل حیض خود قرار دهد، مثلاً زنی كه هر ماه روز اوّل ماه خون می دیده و گاهی روز هفتم و گاهی روز هشتم پاك می شده، چنانچه یك ماه دوازده روز خون ببیند و عادت خویشان او هفت روز باشد، باید هفت روز اوّل ماه را حیض و باقی را استحاضه قرار دهد.



(مسأله 478) زنی كه عادت وقتیّه دارد و باید شماره عادت خویشان خود را حیض قرار دهد، چنانچه خویشاوندی نداشته باشد یا شماره عادت آنان مثل هم نباشد، مخیّر است در هر ماه از روزی كه خون می بیند، سه یا شش یا هفت روز را حیض قرار داده و بقیّه روزها را تا ده روز احتیاط كند.



[81]

3 ـ صاحب عادت عددیّه



(مسأله 479) زنهایی كه عادت عددیّه دارند سه دسته اند:



اوّل: زنی كه شماره روزهای حیض او در دو ماه پشت سر هم یك اندازه باشد ولی، وقت خون دیدن او یكی نباشد، كه در این صورت تعداد روزهایی كه خون دیده عادت او محسوب می شود; مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا پنجم و ماه دوم از یازدهم تا پانزدهم خون ببیند، عادت او پنج روز می شود.



دوم: زنی كه از خون پاك نمی شود ولی دو ماه پشت سر هم چند روز از خونی كه می بیند نشانه حیض و بقیّه نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهایی كه در آنها خون نشانه حیض دارد، در هر دو ماه یك اندازه است امّا وقت آن یكی نیست كه در این صورت تعداد روزهایی كه خون او نشانه حیض را دارد عادت او می شود، مثلاً اگر یك ماه از اوّل تا پنجم ماه و ماه بعد از یازدهم تا پانزدهم ماه خون او نشانه حیض و در بقیّه ماه نشانه استحاضه را داشته باشد، شماره روزهای عادت او پنج روز می شود.



سوم: زنی كه دو ماه پشت سر هم سه روز یا بیشتر خون ببیند و یك روز یا بیشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببیند و وقت دیدن خون در ماه اوّل با ماه دوم فرق داشته باشد كه در این صورت اگر مجموع روزهایی كه خون دیده و روزهایی كه در وسط پاك بوده، از ده روز بیشتر نشود و شماره روزهای آن نیز در هر دو ماه به یك اندازه باشد، باید روزهایی را كه خون دیده و روزهای وسط را كه پاك بوده حیض قرار دهد، و اولی این است كه در روزهای پاك بودن، بین تروك حیض و افعال مستحاضه را جمع كند و لازم نیست روزهایی كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به یك اندازه باشند. مثلاً اگر ماه اوّل، از روز اوّل ماه تا سوم خون ببیند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببیند، و ماه دوم از یازدهم تا سیزدهم خون ببیند و دو روز یا بیشتر یا كمتر پاك شود و دوباره خون ببیند و روی هم از هشت روز بیشتر نشود، عادت او هشت روز می شود.

(مسأله 480) اگر زنی كه عادت عددیّه دارد بیشتر از شماره عادت خود خون ببیند و از ده روز نیز بیشتر شود، چنانچه همه خونهایی كه دیده مثل هم باشند، باید از هنگام دیدن خون به شماره روزهای عادت خود را حیض قرار داده و در بقیّه تا تمام شدن ده روز بین تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع نماید و اگر همه خونهایی كه دیده یك



[82]

جور نباشند بلكه چند روز از آن نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه را داشته باشد، اگر روزهایی كه خون نشانه حیض را دارد با شماره روزهای عادت او یك اندازه باشد، باید همان روزها را حیض قرار دهد و احتیاط آن است كه در بقیّه روزها تا ده روز بین تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كند و بقیه را استحاضه قرار دهد. و اگر تعداد روزهایی كه خون نشانه حیض دارد از تعداد روزهای عادت او بیشتر باشد، فقط به اندازه روزهای عادت خود را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد و اگر تعداد روزهایی كه خون نشانه حیض دارد از تعداد روزهای عادت او كمتر باشد، باید آن روزها را با چند روز دیگر كه روی هم به اندازه روزهای عادت او می شوند، حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.





4 ـ مُضْطَرِبه



(مسأله 481) اگر مضطربه (یعنی زنی كه چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی نه از نظر عدد و نه از نظر وقت پیدا نكرده یا عادت معیّنی كه داشته به هم خورده و هنوز عادت معیّنی پیدا نكرده است) بیشتر از سه روز و كمتر از ده روز خون ببیند و همه آنها نشانه حیض را داشته باشند، باید همه را حیض قرار دهد و اگر بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خونهایی كه دیده یك جور باشند، چنانچه عادت خویشان او هفت روز باشد، باید هفت روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد، و اگر كمتر ـ مثلاً پنج روز ـ باشد، باید همان تعداد را حیض قرار دهد و بنابر احتیاط واجب، در بقیّه آن كه در مورد مثال دو روز است، اعمالی را كه بر حائض حرام است ترك نماید و اعمال استحاضه را بجا آورد، یعنی به دستوری كه برای زن مستحاضه گفته خواهد شد، عبادت های خود را انجام دهد و اگر عادت خویشان او بیشتر از هفت روز ـ مثلاً نُه روز ـ باشد، باید هفت روز را عادت حیض خود قرار دهد و بنابر احتیاط واجب در تفاوت بین هفت روز و عادت آنان كه در مورد مثال دو روز است، اعمال استحاضه را بجا آورد و اعمالی را كه بر حائض حرام است ترك نماید. و اگر عادت خویشان او مانند هم نباشد یا خویشانی نداشته باشد یا وضع آنان را نداند، مخیّر است كه سه یا شش و یا هفت روز را حیض قرار داده و تا ده روز احتیاط كند و پس از ده روز را استحاضه قرار دهد.



(مسأله 482) اگر مضطربه بیشتر از ده روز خونی ببیند كه چند روز آن نشانه حیض و



[83]

چند روز دیگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونی كه نشانه حیض را دارد كمتر از سه روز یا بیشتر از ده روز نباشد، همه آن حیض است. و اگر خونی كه نشانه حیض را دارد كمتر از سه روز باشد، باید همان را حیض قرار دهد و تا هفت روز بقیّه به دستوری كه در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید; همچنین اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی كه نشانه حیض داشته، دوباره خونی ببیند كه آن نیز نشانه حیض را داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سیاه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اوّل را حیض قرار دهد و بقیّه آن را تا هفت روز به دستوری كه در مسأله قبل گفته شد عمل نماید.





5 ـ مُبتَدِئه



(مسأله 483) اگر مبتدئه (یعنی زنی كه مرتبه اوّلِ خون دیدن اوست) بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خونهایی كه دیده یك جور باشند، باید عادت خویشان خود را به گونه ای كه در عادت وقتیّه گفته شد، حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.



(مسأله 484) اگر مبتدئه بیشتر از ده روز خونی ببیند كه چند روز آن نشانه حیض و بقیّه نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونی كه نشانه حیض را دارد كمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد، همه آن حیض است. ولی، اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی كه نشانه حیض را دارد دوباره خونی ببیند كه آن نیز نشانه خون حیض را داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سیاه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید از ابتدای خون اوّل را كه نشانه حیض دارد، حیض قرار داده و در عدد، به خویشاوندان خود رجوع كند و بقیّه را استحاضه قرار دهد.



(مسأله 485) اگر مبتدئه بیشتر از ده روز خونی ببیند كه چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر آن نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونی كه نشانه حیض را دارد از سه روز كمتر یا از ده روز بیشتر باشد، باید از همان هنگامی كه خون نشانه حیض دارد را حیض قرار دهد و در عدد، به خویشاوندان خود رجوع كند و بقیّه را استحاضه قرار دهد و اگر خویشاوند نداشته باشد یا دارای عادات مختلفی باشند، مخیّر است كه بین سه و شش و هفت روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.



[84]

6 ـ ناسیه



(مسأله 486) اگر خونی كه ناسیه (یعنی زنی كه هم وقت و هم عدد عادت خود را فراموش كرده است) دیده كمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد و همه آن نشانه حیض را داشته باشد باید همه را حیض قرار دهد. و اگر بیشتر از ده روز خون ببیند، باید تا ده روز از روزهایی را كه خون او نشانه حیض دارد حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد. و اگر نتواند حیض را به وسیله نشانه های آن تشخیص دهد، مخیّر است بین این كه سه یا شش یا هفت روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد ولی احتیاط آن است كه هفت روز را حیض قرار دهد.





مسائل متفرقه حیض



(مسأله 487) مبتدئه، مضطربه، ناسیه و زنی كه عادت عددیّه دارد، اگر خونی ببینند كه نشانه های حیض را داشته باشد، باید عبادت را ترك كنند و چنانچه بعد بفهمند حیض نبوده، باید عبادت هایی را كه بجا نیاورده اند قضا نمایند، و اگر نشانه های حیض را نداشته باشد، ترك عبادت حتی با یقین بر سه روز، خلاف احتیاط است و لازم است بین تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كنند. ولی، اگر یقین نكنند كه تا سه روز طول می كشد و نشانه های حیض را نیز نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید تا سه روز اعمال استحاضه را بجا آورند و اعمالی را كه بر حائض حرام است ترك نمایند و چنانچه پیش از سه روز پاك نشوند، باید آن را حیض قرار دهند.



(مسأله 488) زنی كه در حیض دارای عادت است، چه در وقت حیض عادت داشته باشد چه در عدد آن یا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونی ببیند كه وقت آن یا شماره روزهای آن یا هم وقت و هم شماره روزهای آن یكی باشند، عادت او به آنچه در این دو ماه دیده است برمی گردد، مثلاً اگر از روز اوّل تا هفتم ماه خون می دیده و پاك می شده، چنانچه دو ماه از دهم تا هفدهم ماه خون ببیند و پاك شود، عادت او از دهم تا هفدهم می شود.



(مسأله 489) مقصود از یك ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اوّل ماه تا آخر ماه.



[85]

(مسأله 490) زنی كه معمولاً ماهی یك مرتبه خون می بیند، اگر در یك ماه دو مرتبه خون ببیند و هر دو نشانه های حیض را داشته باشند، چنانچه تعداد روزهایی كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد، باید هر دو را حیض قرار دهد.



(مسأله 491) اگر سه روز یا بیشتر خونی ببیند كه نشانه حیض را داشته باشد و بعد ده روز یا بیشتر خونی ببیند كه نشانه استحاضه را داشته باشد و دوباره سه روز خونی به نشانه های حیض ببیند، باید خون اوّل و خون آخر را كه نشانه های حیض را داشته اند، حیض قرار دهد.



(مسأله 492) اگر زن پیش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نیست، باید برای عبادتهای خود غسل كند، اگرچه گمان داشته باشد كه پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می بیند ولی اگر یقین داشته باشد كه پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می بیند، باید غسل كند و عبادت های خود را بجا آورد و تروك حائض را ترك نماید.



(مسأله 493) اگر زن پیش از ده روز پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون باشد، باید مقداری پنبه داخل فرج نماید و كمی صبر كند و بیرون آورد، پس اگر پاك بود غسل كند و عبادت های خود را بجا آورد، و اگر پاك نبود، اگرچه به آب زرد رنگی هم آلوده باشد، چنانچه در حیض عادت نداشته باشد یا عادت او ده روز باشد، باید صبر كند كه اگر پیش از ده روز پاك شد، غسل كند و اگر سرِ ده روز پاك شد یا خون او از ده روز گذشت، سرِ ده روز غسل نماید، و اگر عادتش كمتر از ده روز باشد، در صورتی كه بداند پیش از تمام شدن ده روز یا سر ده روز پاك می شود، نباید غسل كند و اگر احتمال دهد كه خون او از ده روز بگذرد، احتیاط واجب آن است كه تا یك روز عبادت را ترك كند و بعد از آن می تواند تا ده روز عبادت را ترك كند ولی بهتر است تا ده روز اعمالی را كه بر حائض حرام است ترك كند و اعمال مستحاضه را انجام دهد; پس اگر پیش از تمام شدن ده روز یا سر ده روز از خون پاك شد، تمام آن مدّت حیض است و اگر ده روز گذشت، باید عادت خود را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد و عبادت هایی را كه بعد از روزهای عادت بجا نیاورده قضا نماید.



(مسأله 494) اگر چند روز را حیض قرار دهد و عبادت نكند و بعد بفهمد كه حیض نبوده است، باید نماز و روزه ای را كه در آن روزها بجا نیاورده قضا نماید. و اگر چند روز



[86]

به گمان این كه حیض نیست عبادت كند و بعد بفهمد حیض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته باید قضا نماید.